رهایم کن
من از افسوسها می گویم. از دختری که کلمه عفاف را فقط بر روی دیوار مدارس خوانده و پسری که کلمه مرد را فقط در افسانه ها دیده. من باید بگویم متاسفم، برای عشقی که شده دادن و برای دلی که میره برای لمس کردن. حسرت برای حرفهای که می گویند مدنیت و اندوه برای چشم های که گفتند زلالیت. تاسف برای دوست داشتن. حرفی دیگر نیست برای ماندن. حرفی دیگر نیست برای گفتن. وقتی دیگر نیست پاک نیت. من در مکانی هستم که نه راه پیش دارد نه پس. من گرفتار دو جهان کثیفم.
رهایم کن، رهایم کن برای رفتن... .
موقت: حرف ها
پستی بعد از نیم ساعت در فضای مجازی بودن... .
--------------------------------------------
اگر تو دبستان بخاری برنگرده روتون، تو راهنمایی ناظم تجاوز نکنه، دبیرستان اردو راهیان نور رو مین نرین، و تو دانشگاه اتوبوس ترمز نبُره، مدرک که بگیرین میتونید برید اسنپ کار کنید.
--------------------------------------------
بی خیال
پرتو خورشید می تاپد بر تختی که من خوابیده ام
شاخه های درختان لبخند می زنند بر پنجره اتاق من
کوهستان مدهوش است از این صبح
نسیم با لاک پشت هم سفر می شود به سمت دهکده
خنده های قهوه لبریز از عشوه های من شد
کتاب باز از عشق می گوید
پرستو از فردایی بزرگتر شدن خانواده
خاک از بارانی که امشب به ملاقاتش می آید
همه خوشحال، خرسند،
همه عاشق امروز و فردا.
بی خیال گذشته،
وقتی به هم نگاه دوخته ایم.
خوب دیدن
هیچ مرد اصیل قشقایی و بختیاری به زلف زنان ایل توجهی نمیکند. همانگونه که مردان شالیکار به ساق برهنه زنان شالیکار بی اعتنا اند. گرگ اگر هوس گوشت کند، پوست شکار برایش مهم نیست. از نسل آلوده من گذشت. به فرزندان خود خوب دیدن را بیاموزید.
حسین پناهی
من نمی گویم
من از گذشته نمی گویم: از آن روز بارانی روی پل تنهایی و شاید از بودن در کنار ساحل یخ زده قلب ها.
من از حال نمی گویم: از لبخند های رهگذر که در اتاقم خفه می شوند و شاید از درخت سرو حیاط که مدتهاست پرستو بر سر شاخه اش انتظار نکشیده است.
من از آینده نمی گویم: از لبهای که با لب هایت آمیخته خواهند شد و شاید از بامدادی که خورشیدی برای روییدن ندارد.
با تمام این کلمات هنوز تو هستی و شاید منم هستم. من ماهِ هستم که روزها خورشید در جُستجو نخود سیاه به راهش می کند. من کتابی هستم که برای کلمه "خنثی" ممنوع انتشار شدم. دیگر اتاق از بودن من خسته شده است. پنجره از جلب توجه من متفکر است و چراغ از خوابیدن های زیاد کسل است. دیگر باید پنبه ها را از گوشم بیرون کنم، مدتهاست که در این خانه آژیر خطر به صدا در آمده است.
اثبات
شاید وجود این ادیان ها ساخته شیطان است برای اثبات به خداوند که انسان ها فقط برای نوشته های از گذشته دیگر انسانها را در حال می کشند.... .
شاید تنها چشم گشودن در یک شب سیاه برای اثبات این موضوع است که در تنهایی چشم خواهیم بست... .
شاید لبخندی که بر لب داریم از عادت گذشته ، برای اثبات این جمله است که نیاز به ابزار دیگری برای شاد بودن نداریم... .
شاید طبیعت فقط برای زیبایی خلق نشده اند، آنها آمده اند تا اثبات کنند از انسان در هر زمانی برتر اند ... .
شاید بودن انسان های بد برای اثبات این حرف بود که "براى انسان چیزى جز حاصل سعى او نیست"... .
روح خسته
افول
من چقد گناهکارانه تو را تصور می کنم. من خیلی سریع تو را در آغوش می گیرم. بار دیگر با صدایت مرا محو تماشایت کن. بار دیگر برای معنا بخشیدن به هستیم تو را نجوا می کنم. چقد غیر دسترس بودن تو را برنداز می کنم. بارها من به تو می رسم اما این کافی نیست وقتی تو به من نمی رسی... .
شکاف بر روی لبانم، تشنه بوسه توست. پنجره ایوان چشم انتظار لبخند توست. اما نیستی و چقد غریبانه این متن رو به افول می رود. داشتن تو یک خواسته نیست. یک زندگیست. که شب ها با تو پلک می بندد و بامداد در سجود چه اندازه تو را صدا کند، تا تو از درگاهت به آن طلوع کنی؟
"هیچ ﺑﯿﺸﻪﺍﯼ ﺑﯽﺧﺎﻃﺮﻩ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯ ﻫﻢﺁﻏﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﺑﺎﺩﻫﺎ
ﻭ ﻫﯿﭻ ﺟﻨﮕﻠﯽ
ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺸﺪﻩ
ﻣﮕﺮ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻢ
ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩﺍﻡ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺑﯽﺁﻧﮑﻪ ﺑﭙﯿﭽﺪ ﺩﺭ ﻧﻔﺲﻫﺎﯾﻢ"1
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1- " " از احمد شاملو/۲۱ آذر ۱۳۰۴.
دستهبندی
-
خود کاوی
(۶۲) -
خود دیگری
(۳۲) -
خود تنهایی
(۲۶) -
خود زندگی
(۱۵) -
خود خیالی
(۴۰)-
داهول
(۲) -
پسرک دهاتی
(۴) -
شاهزاده زم
(۱)
-
-
خود یابی
(۲۴) -
خود شیفتگی
(۵۶)
بایگانی
- آذر ۱۴۰۲ (۲)
- آبان ۱۴۰۲ (۱)
- شهریور ۱۴۰۲ (۳)
- تیر ۱۴۰۲ (۴)
- خرداد ۱۴۰۲ (۳)
- فروردين ۱۴۰۲ (۲)
- اسفند ۱۴۰۱ (۲)
- مهر ۱۴۰۱ (۱)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱)
- تیر ۱۴۰۱ (۳)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۱)
- فروردين ۱۴۰۰ (۱)
- دی ۱۳۹۹ (۱)
- آذر ۱۳۹۹ (۱)
- آبان ۱۳۹۹ (۱)
- مهر ۱۳۹۹ (۱)
- شهریور ۱۳۹۹ (۲)
- مرداد ۱۳۹۹ (۹)
- تیر ۱۳۹۹ (۲)
- خرداد ۱۳۹۹ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۳)
- فروردين ۱۳۹۹ (۷)
- اسفند ۱۳۹۸ (۵)
- بهمن ۱۳۹۸ (۸)
- دی ۱۳۹۸ (۱۶)
- آذر ۱۳۹۸ (۲۹)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۸ (۴)
- تیر ۱۳۹۸ (۸)
- خرداد ۱۳۹۸ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۶)
- فروردين ۱۳۹۸ (۴)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۲)
- بهمن ۱۳۹۷ (۹)
- دی ۱۳۹۷ (۸)
- آذر ۱۳۹۷ (۵)
- آبان ۱۳۹۷ (۵)
- مهر ۱۳۹۷ (۱۰)
- شهریور ۱۳۹۷ (۷)
- مرداد ۱۳۹۷ (۶)
- تیر ۱۳۹۷ (۷)
- خرداد ۱۳۹۷ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۹)
- فروردين ۱۳۹۷ (۷)
- اسفند ۱۳۹۶ (۷)
- بهمن ۱۳۹۶ (۴)
- دی ۱۳۹۶ (۱۲)
- آذر ۱۳۹۶ (۶)
- آبان ۱۳۹۶ (۴)
- مهر ۱۳۹۶ (۱۷)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱)