۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مغز» ثبت شده است

Big change

در طی این سال ها، بارها سعی کردم که طبق برنامه  پیش برم. گاهی عالی، گاهی متوسط و گاهی ضعیف. مدت هاست که در سمت ضعیف دارم حرکت می کنم و این خوب نیست. برای همین امروز جلسه ای خواهم داشت که بر روی آن نوشته: تغییر بزرگ(Big change).

تصمیمی که گرفته می شود. در زندگی ام تاثیر بزرگی خواهد داشت. نمی دانم چه می شود ولی حتی شاید اجازه بودن در فضای مجازی را از دست بدهم.

خواستار این جلسه مغز است. خیلی می ترسم، شاید باورش سخت باشد ولی خوب می دانم با من شوخی ندارن.

بیشتر از این می ترسم که تخیلم را ازم بگیرن و دیگر اجازه رفتن به خیال را ندهند.

آنها دیگر تنها: خوب بودن، لبخند زدن، کمک کردن به دیگران و...... را نمی خواهند. آنها می خواهند من بزرگ شوم، چیزی که دوست ندارم. شاید همین را فهمیده اند، چیزی که ازش وحشت دارم.

ساعت جلسه رو نمی دانم ولی فکر کنم در شب باشه. مغزم عاشق: تاریکی، سکوت و تنهایی است.




بایگانی