۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زمان» ثبت شده است

زمان

◾️زندگی من هنوز در طلاتم موج های پریشان است. 

موج های که زمانی از دور به آنها لبخند می زدم.


◾️زمان می گذرد و از تو فقط عشق می ماند،

با کمی گذشتن از زمان، مفهوم آن را در پوچی جستجو خواهم کرد.


نخواهم مرد به این سادگی

قدم می گذارم با نفس های از روی ترس. در زندگی ایمان به خود تنها کافی نیست، زمانی که پل پشت سرتان را ویران می کنید. اما چیر ماورای هم نیاز نیست. فقط باید انجامش داد به ایده ای که می پرورانید. نگاهی به پشت کافی است، تا در دره ای انداخته شوید.  رکاب می زنم بی آنکه ترس از پنجری داشته باشم، ترس از خستگی. پنجر خواهم شد، خسته خواهم شد و در زمانش بهترین فکر راه انجام می دهم.

من خوب می دانم، نخواهم مُرد به این سادگی.




بایگانی