بی چتر

بی چتر

دوست بدارم و دوست داشته شوم. برای یک مرد بیشتر پیش می آید که با کسی که دوست می دارد، دوست داشته شود. اینک من مرد جوانی هستم که در مرز دوست داشتن و عاشق شدنم. در حالی که نمی دانم دوست داشته می شوم یا خیر. یا باید گام بردارم و عاشق شوم یا راه آمده را بر گردم.

فردی که به گام برداشتن فکر می کند یه جای کارش می لنگد و من انکاری برای این حقیقت ندارم.

من تصمیم را می گیرم و باز می گردم. من در عاشق شدن تردید کردم و باز می گردم به خلوتم تا جای که می لنگد را بیابم و آنگاه چشم ها را به بیرون پنجره بگشایم.

به راحتی نمی شود باران شب گذشته را از یاد برد اما اگر بی چتر ترسیدی زیرش باشی، بهتر است فراموشش کنی.

-------------------

مطلب های اینگونه ام، بی مخاطب اند.

کجای ای مخاطب تا عشق ورزیدن را به این خسته شدگان بیاموزم :)


دیدگاه‌ها (۲)

میاد بالاخره :)

پاسخ:

۲۶ اسفند ۹۶، ۲۲:۳۵
:)

مرتضی زمانی

۲۷ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۲۰
عاقبت عشق زمینی را به عشق آسمانی باختیم



بایگانی