دوست بدارم و دوست داشته شوم. برای یک مرد بیشتر پیش می آید که با کسی که دوست می دارد، دوست داشته شود. اینک من مرد جوانی هستم که در مرز دوست داشتن و عاشق شدنم. در حالی که نمی دانم دوست داشته می شوم یا خیر. یا باید گام بردارم و عاشق شوم یا راه آمده را بر گردم.
فردی که به گام برداشتن فکر می کند یه جای کارش می لنگد و من انکاری برای این حقیقت ندارم.
من تصمیم را می گیرم و باز می گردم. من در عاشق شدن تردید کردم و باز می گردم به خلوتم تا جای که می لنگد را بیابم و آنگاه چشم ها را به بیرون پنجره بگشایم.
به راحتی نمی شود باران شب گذشته را از یاد برد اما اگر بی چتر ترسیدی زیرش باشی، بهتر است فراموشش کنی.
-------------------
مطلب های اینگونه ام، بی مخاطب اند.
کجای ای مخاطب تا عشق ورزیدن را به این خسته شدگان بیاموزم :)
دیدگاهها (۲)
حوا ...
۲۶ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۹
پاسخ:
۲۶ اسفند ۹۶، ۲۲:۳۵
مرتضی زمانی
۲۷ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۲۰