من و انگیزه

من و انگیزه

به روزگارم می نگرم و روزهای غرور آفرینم را در چشمانم که لبخند به رویم می آورند را می بینم حتی با وجود اینکه اندک اند. اینکه از آن روز ها دیرم. این اعتراف من است به بازگشت، این ناراحتی من است از حال...

من انگیزه می خواهم نه کوچک بلکه خیلی بزرگ و مهم.

من هنوز توان راه رفتن را دارم فقط باید کفش هایم را بیابم




بایگانی